چه کوروتسوار باشید و چه پراید، اول و آخر وظیفه انتقال نیروی تولیدی پیشرانه خودرو شما برعهده یک بخش بسیار حساس و مهم و البته دور از دیدرس با نام کلاچ (Clutch) قرار دارد.
کلاچ به کار رفته در عموم خودروهای دنده دستی یا به اصطلاح مَنوآل (Manual) از دیدگاه فنی از نوع فیریکشن (Friction) یا اصطکاکی تکدیسک خشک است. همانطور که از تکتک این نامها پیداست این نوع کلاچ دارای تنها یک صفحه است که نیرو را از طریق اصطکاک منتقل کرده و با پس دادن حرارت تولیدی به هوای محیط، خود را خنک میکند. در خودروهای پیشرفتهتر نظیر بسیاری از ابرخودروهای امروزی همین نوع سیستم کلاچ از دو دیسک و از جنسهای متفاوت و قدرتمندتری چون سرامیک و یا فیبرکربن تشکیل میشود. در برخی از خودروهای دارای کاربری خاص نظیر خودروهای سنگین گاهی از سیستم خنککاری روغنی برای خنککردن کلاچ بهره میگیرند که در این صورت از آن با عنوان تک یا چنددیسکی روغنی یاد میشود.
معضلات کلاچ:
بروز بسیاری از وقایع موجب ایجاد اختلال در عملکرد مجموعه کلاچ میشود. خرابی کلاچ نیز در درازمدت میتواند آسیبدیدگی پیشرانه و مخصوصا جعبه دنده را به همراه داشته باشد و رانندگی را نیز برای شما زهر کند. آنچه در ادامه به معرفی آن میپردازیم رایجترین دلایل خرابی مجموعه کلاچ است.
تمامشدن دیسک کلاچ:
شاید خندهدار به نظر برسد اما دور از دیدرس بودن مجموعه کلاچ موجب میشود که بهسادگی متوجه تمامشدن آن نشده و بهموقع برای تعویض آن اقدام نکنید. جنس دیسک کلاچها معمولی شبیه به لنت ترمز است. با تمامشدن لنت کلاچ که وظیفه ایجاد اصطکاک با صفحه را برعهده دارد، انتقال نیرو ضعیف شده و دیسک بر صفحه ساییده میشود. تنبلشدن خودرو، افت شدید توان شتابگیری، ضعف در کشش در سربالاییها و ایجاد سر و صدا از مهمترین علائم تمامشدن دیسک کلاچ است. از آنجایی که تعویض دیسک مستلزم بازکردن کامل جعبه دنده است، زمانی که به هردلیلی مجموعه جعبه دنده را باز میکنند، به منظور کاهش هزینههای بعدی دیسک را نیز با نمونههای کاملا نو تعویض میکنند. ادامه حرکت با دیسک تمامشده موجب خط افتادن و آسیب دیدن صفحه نیز میشود که وابسته به میزان و شدت آسیبدیدگی مالک را مجبور به تعویض آن نیز میکند. از آن گذشته تمامشدن دیسک موجب جارفتن بد دندهها میشود که با صدای قیژ سنگینی همراه است. بیتوجهی نسبت به این موضوع میتواند خوردگی و یا به اصطلاح کچلشدن برنجیهای جعبه دنده را به همراه داشته باشد که تعمیر مجدد آن هزینهبردار است.
داغشدن دیسک و صفحه:
عملکرد کلاچ خودروها از نوع اصطکاکی است. اصطکاک نیز با خود حرارت بسیار زیاد به همراه دارد. با افزایش شدید اصطکاک میان دیسک و صفحه در درازمدت نهتنها میزان مصرف صفحه کلاچ افزایش چشمگیری پیدا میکند بلکه داغشدن دیسک و صفحه موجب کاهش شدید اما موقت اصطکاک میان دیسک و صفحه شده و انتقال نیرو را با مشکل مواجه میسازد؛ حتی تا جایی که خودرو دیگر کشش کافی برای عبور از یک شیب با زاویه زیاد را ندارد. این معضل خود را در نیمکلاچ کردنهای طولانی و پیاپی در ترافیکهای سنگین و در سربالاییها به وضوح نشان میدهد و تنها راه حل آن پارک کردن و عدم استفاده از خودرو برای دقایقی است تا دیسک و صفحه رفته رفته خنک شده و حرارت خود را به محیط پس دهند. در ابرخودروهای قدرتمندی چون فراری، کوروت، لامبورگینی و … این مشکل با استفاده از صفحه کلاچهای دوبل و یا صفحه کلاچ جنس سرامیک و فیبر کربن برطرف شده است چرا که هرچه داغتر شوند اصطکاک بیشتری از خود به نمایش میگذارند.
تاب برداشتن صفحه کلاچ:
سرد شدن ناگهانی صفحه کلاچی که داغ بوده است، موجب ترک و یا تاب برداشتن صفحه میشود. این مشکل در خودروهای شاسی بلندی که مناسب آفرود هستند، بسیار رایج است چراکه ممکن است پس از عبور از یک سربالایی تند و پرفشار خودرو بلافاصله وارد گودال آب شود. نفوذ ناگهانی آب (هر چند اندک) به گلدانی و پاشیدن آن بر صفحه موجب خنک شدن ناهمگون و ناگهانی آن و در نتیجه آن ترک و تاب برداشتن صفحه میشود. اگرچه این تاب و ترک به سادگی با چشم قابل تشخیص نیست اما به دلیل برهم خوردن موازات دیسک با صفحه به دلیل تاب برداشتن و یا از دست رفتن سطح صاف و همگون صفحه به دلیل ترک برداشتن صفحه هنگام نیمکلاچ کردن موجب پریدن و یا سرخوردن دیسک از روی صفحه میشود که ضربههای شدیدی بر مجموعه کلاچ و در نهایت کل اتاق خودرو وارد میکند و خودرو به اصطلاح جفتک میاندازد. اگر چه این مشکل با رها شدن کامل پدال کلاچ و تماس کامل دیسک و صفحه موقتا برطرف میشود اما در سربالاییها که زمان نیمکلاچ طولانیتر است زمان این ضربهها طولانیتر شده و در نتیجه در درازمدت آسیب آن بر مجموعه انتقال نیرو شدیدتر است.
برهمخوردن تنظیم کلاچ:
سیستم عملکرد دوشاخه کلاچ که مسئول متصل و جدا کردن دیسک به و از صفحه است، در کل ۳ نوع مختلف دارد؛ ۲ نمونه رایج و قدیمی آن عملکرد سیمی و اهرمی (Linkage – لینکِج) است و نمونه امروزیتر آن عملکرد هیدرولیکی است.
در عملکرد نوع اهرمی تعدادی بازوی فلزی نیروی وارد بر پدال را به دوشاخه کلاچ منتقل کرده و عمل کلاچگیری انجام میشود. در عملکرد نوع سیمی که استفاده از آن در موتورسیکلتها بسیار رایج است، این کار با کشش یک رشته سیم فولادی درست همانند سیم پدال گاز انجام میشود. از معایب این دو سیستم عملکرد کلاچ میتوان به برهم خوردن تنظیم طول میلهها در نوع اهرمبندی هنگام عبور از مسیرهای ناهموار (مخصوصا در خودروهای شاسی بلند) و پارهشدن سیم در نوع سیمی در درازمدت اشاره کرد که در هر دو حالت قفلشدن کلاچ و خاموششدن خودرو را به همراه دارد. در این میان عملکرد نوع هیدرولیکی که درست همانند سیستم ترمز دارای ۲ سیلندر روغنی یکی در زیر پا و دیگری در تماس با دوشاخه کلاچ است. اگرچه این نوع نیز مشکلات منحصر به خود را دارد اما به عنوان برترین نوع عملکرد کلاچ به شمار میآید چراکه نهتنها به دلیل هیدرولیک بودن با کمترین فشار عمل میکند بلکه در زمان پیچ و تاب خوردن شاسی خودرو در عبور از مسیرهای ناهموار دچار برهمخوردن تنظیم و قفلشدن کلاچ نمیشود.
منبع:
عصر خودرو